hey


سلام
مری جیسونم
همون وبلاگی که داشتم اسمش من و دوستای خیالیم بود.
ولی الان امیلی صدام کنید.
باییی.
سلام
مری جیسونم
همون وبلاگی که داشتم اسمش من و دوستای خیالیم بود.
ولی الان امیلی صدام کنید.
باییی.
۱
۲
۳
۴
۵
۶
کدوم؟ بابا پیرم کردید دیگه فقط لایک میکنید بگید کدومشونو بزارم؟ دیگه وب رو هم زدم پس خیلی سریع بگید تا فردا لاقل پنج شش تا کامنت بدید جون خودتون:/
تا دو روز دیگه یه وب میزارم توش داستان پنجم رو میزارم تا اون موقع وب هم آماده میشه
واقعا این دو تا عوضی چی فکر کردن واسه دو تا دختر کصخل و عوضی رابطه ۱۳ سالشون رو خراب کردن. یعنی چی جدی؟ یعنی چی که آدم بدا فلان و خیانتکارا فلان فرمین جان. گول خوردی باور کن دیگه. این دختره سوسمار هم گولت زد. یعنی چی که از کنار کسی که از برادر بهت نزدیک تره رد میشی لبخند میزنی ولی حتی از هم سلامم نمیکنید. این بود کسی که مثل برادرته؟
«نصیحت واسه پسرام»
این نقره لعنتی هم عجب گیری داده، میخوام یه وب بزارم میگه فقط سه تا وب میتونی داشته باشی، میخوام توی یه وب دیگه عضو شم میگه فقط سه تا وبلاگ میتونی داشته باشی. اههه. خب بچه ها یه خورده حمایت کنید ایشالا طلا بشم😂 در ضمن آخرش گفتید کدوم رمانو بزارم؟ چون اگه رمان بزارم فقط یه وب میتونم بزارم یه خورده سریع بگید لطفا.
واقعا نمیفهم چی تو سرتون میگذره. میگم کدوم رمانو بزارم چرا فقط لایک میکنید😐😐🤡
ازتون چیزی کم نمیشه یه کامنتی بزارید و یه نظری بدید. الان چند تا ایده دیگه هم دارم به نظرتون اینا بهترن یا مال پست قبلی؟ آخرش کدومو بزارم؟!؟
۳. داستان در مورد دختری به نام رومی است که همراه با برادرش خدمه کشتی رزماری است. او زندگی وحشتناک و سرشار از خشونتی را پشت سر گذاشته و اکنون هم زندگی خوبی ندارد. ولی همه اینها روزی تغییر میکند که او و برادرش پسر اشراف زاده ای را دزدکی وارد کشتی میکنند. (الهام گرفته از فابل و همنام، کتاب های آدریان یانگ)
۴. خانواده اسمیت بعد از برشکستگی ناگهانی شان، به خانه قبلی شان یعنی سامر هاوس برمیگردند. جایی که اقوامشان در آنجا زندگی میکنند. قصه های امی و پسر خاله هایش کوین و نیل، بیش از حد دلربا هستند:> (نسخه خیلی خیلی بازسازی شده رمان بانو زیبای من. عاشقشمممم)
۵. مری جوان عاشق داستان های پلیسی است و گاهی اوقات به دایی اش، بازرس جیسون، در حل معماها کمک میکند. ولی این اولین بار است که در یک صحنه قتل حضور پیدا میکند. مری متوجه میشود که قتل در مهمان خانه خانواده هم مدرسه ای قدیمی اش اتفاق افتاده و این اتفاق او را کنجکاو میکند. کم کم که پرونده جلو میرود متوجه میشوند مسئله عادی نیست احتمالا بیشتر از یک قتل و یک قاتل وجود دارد. بیشتر از یک جانی.
۶. پسر پنجم پادشاه آمردام پسری شر و دردسر ساز است. معمولا از خانه فرار میکند و خدمتکار ها را سر به سر میگذارد. برای همین روزی که دزدان دریایی او را دزدیدند هیچکس دنبالش نگشت. ولی شاید هم چون خانه کسی نبود که دنبالش بگردد.
خب؟ فقط عدد مورد نظرتون رو کامنت کنید🤡🚬